ترکمنستان پس از روسیه، ایران و قطر با حدود ۵/ ۷ تریلیون مترمکعب، دارای چهارمین ذخایر گاز طبیعی جهان است. با وجود این منابع عظیم هیدروکربنی، تاکنون تاثیر قابلتوجهی بر بهبود وضعیت اقتصادی این کشور مشاهده نشده و در میان کشورهای تازه استقلالیافته از شوروی، کندترین پیشرفت را در افزایش شاخصهای اقتصادی داشته است. اجتناب خودخواسته از ارتباط موثر با جهان بیرون و عدم دسترسی به آبهای آزاد اقیانوسی منجر به انزوای این کشور شده، بهطوریکه برای صادرات گاز خود وابسته به کشورهای همسایه است. ترکمنستان برای بالا بردن امنیت صادرات انرژی به دنبال گسترش مسیرهای انتقال گاز و همچنین تنوع مشتریان انرژی است.
طرحها و مسیرهای صادرات گاز ترکمنستان را میتوان به ۴ دسته کلی تقسیم کرد:
یکی از مسیرهای فروش گاز ترکمنستان، صادرات گاز از طریق قزاقستان به روسیه است. روسیه بهمنظور حفظ تسلط خود بر انرژی اروپا، ترجیح میدهد گاز ترکمنستان بهطور مستقل به اروپا صادر نشود، بلکه از طریق روسیه به فروش برسد. هماکنون بیش از ۴۰ درصد گاز اروپا توسط روسیه تامین میشود. هرچند مناسبات و نزدیکی فرهنگی میان دو کشور ترکمنستان و روسیه وجود دارد، بااینحال ترکمنستان نمیخواهد در مسیرهای صادراتی وابسته به روسیه بماند.
در سالهای اخیر، چین به یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت و گاز دنیا تبدیلشده است. در سال ۲۰۱۸، مصرف گاز چین به ۲۸۰ میلیارد مترمکعب رسید. از این مقدار، ۱۲۴ میلیارد مترمکعب آن از طریق واردات تامینشده است. با رشد اقتصاد چین و بالا رفتن مصرف انرژی این کشور، چینیها به دنبال منابع جدید برای تامین نیاز انرژی، به آسیای میانه روی آوردند. خط لوله گاز آسیای میانه (Central Asia–China gas pipeline) با عبور از ترکمنستان، ازبکستان و قزاقستان، گاز صادراتی این سه کشور را به چین میرساند. بااینوجود هزینه بالای احداث این خط لوله و شراکت ترکمنستان با دو کشور دیگر در ظرفیت خط لوله باعث شد تا مدتی ترکمنستان به چین بدهکار بماند و سود مطلوبش را از این بازار به دست نیاورد. باگذشت زمان و بالارفتن سهم چین در میان واردکنندگان گاز ترکمنستان، وابستگی صادرات گاز به چین همچون وابستگی گذشته به روسیه، دولت این کشور را نگران کرد و باعث شد تمایل ترکمنستان برای احداث خط لوله چهارم انتقال گاز آسیای میانه به چین کاهش یابد.
طرح خط لوله تاپی (TAPI)، مسیری جدید برای انتقال گاز ترکمنستان است که از افغانستان و پاکستان میگذرد و درنهایت به هند میرسد. این خط لوله میتواند مسیر جدیدی برای صادرات به بازار بزرگی چون پاکستان و هند باشد. هرچند آمریکا و عربستان بهمنظور دور زدن ایران، از احداث این خط لوله حمایت کردهاند اما به نتیجه رسیدن این خط لوله دور از انتظار است؛ زیرا مساله امنیت افغانستان هنوز حلنشده است و خط لوله از مسیری پرخطر و کوهستانی که هزینه احداث را بیشتر میکند باید عبور کند. از طرفی هند نگران عبور این خط لوله از پاکستان است و نمیخواهد وابستگی انرژی به پاکستان داشته باشد.
طرح ترانس خزر (Trans-Caspian gas pipeline) که در سال ۱۹۹۹ میان روسای جمهوری آذربایجان، گرجستان، ترکیه و ترکمنستان و با حضور رئیسجمهور آمریکا در حاشیه اجلاس سازمان امنیت و همکاری (توسعه) اروپا در استانبول امضا شد، قرار بود گاز ترکمنستان را از بستر دریای خزر و از طریق جمهوری آذربایجان و گرجستان به ترکیه منتقل کند. این طرح با دو مانع مهم روبهرو بود که منجر به اعلام شکست رسمی آن در سال ۲۰۰۱ از سوی عشقآباد شد. این دو مانع عبارت بودند از: اول، چالشهای حقوقی برای احداث خط لوله از بستر دریای خزر و دوم، مسیر طولانی به دلیل دور زدن ارمنستان و عبور از گرجستان.
در ۷ نوامبر ۲۰۱۴ توافقنامهای بین شرکت ترکمن گاز (Turkmen Gaz) ترکمنستان و شرکت آتاگاز ترکیه برای خرید و فروش گاز ترکمنستان به خط لوله تاناپ (TANAP) در حضور رجب طیب اردوغان و قربانقلی بردی محمداف، روسای جمهور ترکیه و ترکمنستان به امضا رسید. بر اساس این توافقنامه، ترکمنستان متعهد شد که بخشی از گاز موردنیاز پروژه خط لوله انتقال گاز ترانس آناتولی (تاناپ) را تامین کند اما تحقق این توافقنامه جدید از طریق مسیر ایران با توجه به رقابت دو کشور در صادرات گاز به ترکیه ممکن نبود. مسیر دریای خزر و گرجستان نیز به دلیل امضا نشدن کنوانسیون رژیم حقوقی خزر و طولانی بودن مسیر گرجستان، ناممکن بود اما اکنون با امضای رژیم حقوقی خزر و پیشبینی کریدور مقری در توافقنامه آتشبس قرهباغ در مسکو، این موانع از بین رفته است.
میزان صادرات گاز به اروپا طبق آنچه در چارچوب این خطوط تعریفشده است، سالانه ۳۱ میلیارد مترمکعب گاز است که بدون ایران تامین گاز توسط باکو میسر نیست؛ اما با رفع موانع احداث خطوط لوله از بستر دریای خزر و کوتاه شدن مسیر به دلیل کریدور مقری، در صورتیکه گاز ترکمنستان از بندر ترکمن باشی و گاز قزاقستان از بندر آکتائو به بندر باکو منتقل شود، نیاز به گاز ایران منتفی یا تضعیف خواهد شد. درواقع احیای طرح ترانس خزر چشمانداز حضور ایران در معادلات انرژی منطقه و انتقال گاز ایران به اروپا را از بین میبرد.
طرح خط لوله ترانس خزر تاثیر فراوانی بر کشورهای منطقه میگذارد. آمریکا با این طرح به دنبال آن است که ترکمنستان را از چین، روسیه و ایران مستقل کند. با احداث این خط لوله انتقال گاز ترکمنستان از طریق روسیه کاهشیافته و تا حدودی استقلال پیدا میکند. همچنین موجب تقویت خط تاناپ آذربایجان و ترکیه میشود که گاز را از جنوب به اروپا انتقال میدهد. یکی از چالشهای تحریم گازی ایران این است که خط لوله تاناپ تنها با گاز آذربایجان قادر به تامین نیاز گازی جنوب اروپا نیست و برای پر کردن این خلأ، حضور ایران الزامی است. با این خط لوله گاز منطقه آسیای میانه هم به این مسیر اضافه میشود و چندان نگرانی از حذف گاز ایران وجود نخواهد داشت. با تامین گاز اروپا از این طریق، اثر فشار و تهدید روسیه مبنی بر قطع گاز اروپا کاهش مییابد. این طرح بازار بزرگ اروپا را به روی ترکمنستان و قزاقستان و آسیای میانه باز میکند و سهم چین از بازار خرید گاز این منطقه را کاهش میدهد و بهنوعی چین برای تامین انرژی خود تحتفشار قرار میگیرد.
طرح ترانس خزر با چالشهای جدی همراه است. هزینهبر بودن احداث این خط لوله با توجه به تجربه تلخ ترکمنستان در احداث خط انتقال گاز آسیای میانه به چین، نگرانیهای زیادی را برای ترکمنستان به وجود آورده است.
با توجه به ساختار دیکتاتوری موجود در ترکمنستان اطلاعات دقیقی از وضعیت ذخایر گازی این کشور وجود ندارد. این عدم شفافیت، کشورهای اروپایی را نگران میکند که آیا ترکمنستان توان تامین بازار بزرگ اروپا را دارد یا خیر. بسیاری از کشورهای جنوب اروپا مثل اسپانیا تاسیسات گاز مایع (LNG) را ایجاد کردهاند و بخشی از نیاز خود را از طریق گاز مایع کشورهایی مثل ایالاتمتحده و قطر تامین میکنند. اروپاییها با این تاسیسات در تلاشند تا ریسک تامین انرژی خود را از طریق خطوط لوله آسیای میانه و روسیه کاهش دهند. با توجه به آلودگیهای دریایی که در احداث این خط لوله ممکن است ایجاد شود و همچنین آسیبپذیر بودن آبهای عمیق و شور سواحل ایران، جمهوری اسلامی مخالفت جدی خود را با این طرح اعلام کرده است. زلزلهخیز بودن و بستر ناپایدار دریای خزر از مسائل زیستمحیطی موجود در کنوانسیون حقوقی دریای خزر است که امکان احداث ایمن خط لوله را با چالش جدی مواجه کرده است.
بروز همهگیری ویروس کووید-۱۹ از ابتدای سال ۲۰۲۰ منجر به کاهش ارزش واردات چین از منطقه آسیای میانه تا حدود ۳۰ درصد شده است که عمده آن واردات گاز طبیعی است. این کاهش، بیش از هر کشور دیگری، ترکمنستان را بهعنوان اصلیترین صادرکننده گاز آسیای میانه به چین تحت تاثیر قرار داده است؛ بنابراین نیاز به مسیر جدید صادرات گاز و تلاش برای جبران ناکامیهای نسبی در مسیرهای تاپی و خط لوله آسیای میانه، با توجه به برآورده نشدن کامل اهداف ارزی ترکمنستان از این بازارها میتواند این کشور را دوباره به سمت ایران متمایل کند.
براساس قرارداد میان ایران و ترکمنستان، ایران سالانه ۸ میلیارد مترمکعب گاز ترکمنستان را به ترکیه منتقل میکرد. به دنبال ادعای طلب ۸/ ۱ میلیارد دلاری شرکت ترکمنگاز از شرکت ملی گاز ایران بابت صادرات گاز در سالهای ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ و تشدید اختلافات ناشی از آن، نهایتا انتقال گاز ترکمنستان از سال ۱۳۹۶ از سوی ترکمنستان قطع شد. حمیدرضا عراقی، معاون وقت وزیر نفت ایران نیز اعلام کرد که تهران علاقهای به سوآپ گاز ترکمنستان به ترکیه ندارد، چراکه ترکمنستان رقیب ایران در تامین گاز ترکیه است، اما برای سوآپ گاز ترکمنستان به ارمنستان و جمهوری آذربایجان مشکلی نیست.
سابقه ناموفق سوآپ گاز ترکمنستان توسط ایران به کاهش روابط ایران و ترکمنستان منجر شد، اما با توجه به ناکامیهای ترکمنستان در پیدا کردن مسیرهای جایگزین برای صادرات گاز طبیعی و از طرفی مشکلات افت فشار زمستانی گاز ایران بهخصوص در نواحی شمالی، سوآپ گاز ترکمنستان میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف سازد. صادرات گاز ترکمنستان از طریق ایران مسیری بسیار کوتاهتر و کمهزینهتر است که میتواند ترکمنستان را به آبهای آزاد نیز متصل کند. مسیر ایران میتواند سبد مشتریان گازی ترکمنستان را تنوع ببخشد و ریسک این کشور را در صادرات انرژی کاهش دهد.
سوآپ گاز ترکمنستان بهوسیله ایران در کنار کمک به حل مشکل افت فشار گاز نواحی شمالی، میتواند از منظر امنیت ملی نیز موردتوجه قرار گیرد. وابستگی ترکمنستان به مسیر ترانزیتی ایران به گستره عمق استراتژیک منطقهای ایران میافزاید و منجر به تقویت روابط و همکاریهای ایران با آسیای میانه میشود. در شرایط فعلی که ترکمنستان در بنبست توسعه صادرات خود قرار گرفته است، پیشقدم شدن ایران میتواند به تقویت روابط دوجانبه و ازسرگیری سوآپ بین دو کشور بینجامد. علاوه بر این طرح تاپی و ترانس خزر که با هدف دور زدن ایران ایجاد شده است و حتی به نظر میرسد منجر به حذف ایران از خط انرژی ابریشم نیز شود، کنار گذاشته میشود. در این صورت اروپا مجبور است ایران را مجددا به خط تاناپ ترکیه متصل کند و صادرات گاز به پاکستان نیز به بیرقیب شدن ایران منجر شود.
سوآپ گازی میتواند آغازی بر همکاریهای مشترک ایران و ترکمنستان در حوزه انرژی باشد، اما نباید به سوآپ اکتفا کرد. ذخایر عظیم گازی ترکمنستان، میدان گازی مشترک گنبدلی، اشتراکات فرهنگی و ظرفیتهای مهندسی میتوانند زمینه همکاریهای گسترده فنی مهندسی و تجاری در حوزه نفت و گاز میان ایران و ترکمنستان را فراهم آورند.
تست